خطیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگ، خطرخیز، خطرزا، مخاطرهآمیز، خطرناک، سخت، مهلک، وخیم ۲. مهم، پراهمیت ۳. دشوار، صعب، سخت ۴. ارجمند، بزرگ، بلندمرتبه، شریف، مهم، صاحب منزلت ۵. زیاد، بسیار،
خمارفرهنگ مترادف و متضاد۱. مخمور، میزده، نشئه، نیمهمست ۲. ملالت هستی، خمارزده ۳. ملول، رخوتزده، کسل، بیحال، رخوتناک
چانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. چنه، حنک، ذقن، زنخدان، زنخ ۲. چونه، گلوله خمیر ۳. سخنمنثور ≠ شعر، چامه، سخن منظوم ۴. پرگویی ۵. تخفیفگیری ≠ مکاس
سرشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آغشتن، آمیختن، خمیر کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن ۲. آفریدن، خلق کردن ۳. ورز دادن