خاشعفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتاده، خاضع، خاکسار، فروتن، متواضع ≠ مغرور، متکبر ۲. خداترس، متقی، پرهیزگار
تابفرهنگ مترادف و متضاد۱. توان، توانایی، رمق، طاقت، قدرت، قوت، نا، وسع، یارا ۲. پیچ، جعد، چین، خمش، شکن، طره، کرس ۳. پرتو، تابش، روشنی، فروغ، نور ۴. حرارت، سوزش، گرمی، هرم ۵. آرام، صب