خاویارفرهنگ مترادف و متضاد۱. نوعی ماهی استروژن، نوعی سگ ماهی، اوزونبرون، داراکویی ۲. تخمنمک سود، ماهی استروژن
مختلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشفته، بههمریخته، نابهسامان، بینظم، پریشان، درهم، مغشوش، نامرتب ۲. آهمند، محتاج، نیازمند ۳. خللیافته، دارایاختلال ≠ بسامان