خلالفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثنا، جریان، حین، ضمن، طی، میان، هنگام ۲. تباهیها، فسادها ۳. خصایل، خصلتها، خویها، منشها ۴. تکهچوب نازک ۵. بریده پوست نارنج و نارنگی، دندان پاککن
خالفرهنگ مترادف و متضاد۱. نقطهسیاه، نقطه ۲. لکه ۳. نقش (ورقبازی) ۴. خالو، دائی، دایی ≠ عم، عمو ۵. خاله
پایبندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسیر، پایبست، گرفتار، مقید ۲. اساس، بنیاد، بن، بیخ، پی ۳. دلباخته، هواخواه ۴. خلخال ۵. بخو، زنجیر، کند ۶. بند، دوال ≠ مجرد
طیفرهنگ مترادف و متضاد۱. خلال، ضمن ۲. سپری کردن، پیمودن، گذراندن، گذشتن، درنوردیدن، ۳. قطع ۴. نورد، شکن، چین ۵. پیچیدن
هنگامفرهنگ مترادف و متضاداثنا، خلال، دم، دوره، زمان، ساعت، فصل، مدت، موسم، موعد، موقع، میقات، نوبت، وقت