خباثتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدجنسی، بدسرشتی، بدنهادی، پستفطرتی، پلیدی، شرارت، ۲. بدجنس شدن، بدطینت گشتن، پلیدشدن، ۳. پلیدی، ناپاکی
سرنشینفرهنگ مترادف و متضاد۱. راکب، مسافر(خودرو، اتوبوس، کشتی، هواپیما) ≠ راننده ۲. خلبان ۳. ناخدا، کاپیتان کشتی