خلاففرهنگ مترادف و متضاد۱. ضد، عکس، مباین، نقیض ۲. مخالف، مغایر، ناسازگار، ناساز، ≠ موافق، سازگار ۳. تخطی، تخلف، سرپیچی ۴. جرم، گناه ۵. ناروا، ناحق ≠ حق ۶. خطا، لغزش ≠ صواب ۷. دروغ، نا
تخلف کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خلاف کردن ۲. سرپیچی کردن ۳. بدعهدی کردن، خلاف وعده کردن، خلف عهده کردن ۴. بازماندن، دنبال افتادن