خطیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگ، خطرخیز، خطرزا، مخاطرهآمیز، خطرناک، سخت، مهلک، وخیم ۲. مهم، پراهمیت ۳. دشوار، صعب، سخت ۴. ارجمند، بزرگ، بلندمرتبه، شریف، مهم، صاحب منزلت ۵. زیاد، بسیار،
حاد شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وخیمشدن، خطیر شدن، خطرناک شدن، بحرانی شدن ۲. شدت یافتن، شدید شدن ۳. بغرنج شدن، پیچیده شدن، غامض شدن ۴. دشوار گشتن، مشکل شدن
خطرناکفرهنگ مترادف و متضادبحرانی، پرخطر، مخاطرهآمیز، پرمخاطره، حاد، خطیر، سخت، مهلک، کشنده، وخیم، هولناک ≠ بیخطر