خطاب کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. صدازدن، مخاطب قرار دادن، نامیدن ۲. سرزنش کردن، عتاب کردن، مورد عتاب قرار دادن
خطابآمیزفرهنگ مترادف و متضادسرزنشآلود، سرزنشآمیز، عتابگونه، مواخذهوار، سرزنشبار، عتابآلود، بازخواستگونه
متکلمفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطیب، سخنگو، گوینده، ناطق ۲. عالم کلام، کلامی ≠ مستمع، شنونده ۳. فیلسوف، فسلفهدان