خباثتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدجنسی، بدسرشتی، بدنهادی، پستفطرتی، پلیدی، شرارت، ۲. بدجنس شدن، بدطینت گشتن، پلیدشدن، ۳. پلیدی، ناپاکی
سخنگو، سخنگوفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطبهگو، خطیب، سخنران، سخنسرا، سخنور، کلیم، گوینده، متکلم، نطاق ۲. گویا، ناطق ≠ اصم