خضوعفرهنگ مترادف و متضادافتادگی، تواضع، خشوع، خواری، شکستهنفسی، فروتنی ≠ تکبر، غرور، تکبر کردن، غرور کردن
تواضعفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتادگی، خاکساری، خشوع، خضوع، خفض جناح، شکستهنفسی، فروتنی، نرمخویی ≠ تفرعن ۲. فروتنی کردن، خاشع بودن، خاضع بودن ≠ تفرعن ورزیدن، تکبر کردن، کبر ورزیدن
خواریفرهنگ مترادف و متضادپستی، تحقیر، حقارت، خضوع، خزیه، خزی، خفت، دونی، ذلت، زبونی، ضرع، فرومایگی، فلاکت، مذلت، مهانت، هوان ≠ عز