خانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. امارت، امیری، پادشاهی ۲. مربوط ومنسوب به خان ۳. چشمه، قنات ۴. برکه، حوض ۵. تالاب، باتلاق، مرداب ۶. زرخالص، طلایناب، زر ناب
خشنفرهنگ مترادف و متضاد۱. درشت، زبر، ضخیم، ناهموار، نخاله ۲. بیادب، پرخاشگر، تند، تندخو، ستیزهخو، عصبانی، عنیف، ناملایم ≠ نرم، لطیف، ملایم ۳. جدی، سختگیر ۴. ناهنجار، ناخوشآیند ۵. زمخت