خسارتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسیب، اضرار ۲. تاوان، جریمه، غرامت، زیانکاری، زیانمندی، خسران، زیان، ضرر، غبن، غرامتی، لطمه ≠ نفع
خسارت دیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. متضرر شدن، زیان کردن، ضرر کردن، خسارتکشیدن، خسارت خوردن ≠ خسارت گرفتن ۲. لطمه خوردن، آسیب دیدن، صدمه دیدن ≠ لطمهزدن، آسیب رساندن
خارافرهنگ مترادف و متضاد۱. خار، خاره، سنگ آذرین، سنگ سخت، گرانیت ۲. بافته ابریشمین، پارچهخوابدار، پارچه موجدار، عتابی، موئر
خسارت دیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. متضرر شدن، زیان کردن، ضرر کردن، خسارتکشیدن، خسارت خوردن ≠ خسارت گرفتن ۲. لطمه خوردن، آسیب دیدن، صدمه دیدن ≠ لطمهزدن، آسیب رساندن