خردفرهنگ مترادف و متضاد۱. حقیر، صغیر، کوچک ≠ کبیر، بالغ، بزرگ ۲. اندک، کم، ناجیز ۳. شکسته، له ≠ سالم، نشکسته ۴. ریز، ریزه ≠ بزرگ، حجیم، عظیم
خردفرهنگ مترادف و متضاددرک، آگاهی، ادراک، بینش، دانایی، حکمت، دانش، عقل، علم، فراست، لب، فهم، نقیبت، هوش ≠ جهالت، سفاهت
بدهوبستانفرهنگ مترادف و متضاد۱. دادوستد، خرید و فروش، معامله ۲. تبادل، مبادله ۳. تعامل ۴. روابط پنهانی متقابل
سودا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. معامله کردن، خریدوفروش کردن، دادوستد کردن، دادنو گرفتن ۲. تندی کردن ۳. خشمگین شدن