خروجیفرهنگ مترادف و متضاد۱. برونداد ≠ درونداد، ورودی ۲. بازده، حاصل ۳. عوارض(سفر به خارج) ۴. محل خروج ≠ ورودی
خروجفرهنگ مترادف و متضاد۱. برون شد، بیرونرفت، برونرفت ۲. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان ۳. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن ۴. طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ دخول
خروج کردنفرهنگ مترادف و متضادشوریدن، طغیان کردن، یاغی شدن، سرکشی کردن، بهدشمنی برخاستن، عصیان ورزیدن، عصیان کردن، شورش کردن
خاصه خرجی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعیض قائل شدن، خاصهبخشی کردن، استثناءگذاشتن، مرحج دانستن ۲. ولخرجی کردن، خاصه و خرجی کردن
مدخلفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیشگفتار، دیباچه، مقدمه ≠ موخره ۲. ورودی ≠ خروجی ۳. ورود، دخول ≠ خروج ۴. مداخل، درآمد، عایدی ≠ مخارج، هزینه ۵. مورد ۶. سرواژه ۷. باب، در
خاصه خرجی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعیض قائل شدن، خاصهبخشی کردن، استثناءگذاشتن، مرحج دانستن ۲. ولخرجی کردن، خاصه و خرجی کردن