خردهبینیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایرادگیری، عیبجویی، خردهدانی، موشکافی، تیزبینی، خردهپژوهی، تیزفهمی، دقت، کنجکاوی، نقادی ۲. کوتهبینی، کوتهنظری ≠ کلاننگر ۳. نکتهسنجی، نکتهبینی، نکتهدانی
خردهبینفرهنگ مترادف و متضاد۱. باریکبین، دقیق، خردهپژوه، موشکاف، تیزبین، کنجکاو ۲. ایرادگیر، خردهگیر، معترض، عیبجو، نکتهسنج، نکتهگیر، نکتهبین، نکتهدان ۳. کوتهبین، کوتهنظر ≠ کلاننگر
خردهگیریفرهنگ مترادف و متضاد۱. عیبجویی، عیبگیری، ۲. اعتراض، انتقاد، ایراد ≠ تحسین، تعریف، تمجید ۳. مذمت ۴. نقادی، نقد، نکتهگیری، نکتهسنجی، نکتهبینی
خودبینیفرهنگ مترادف و متضادتکبر، خودخواهی، خودستایی، خودپسندی، خویشتنبینی، غرور، کبر، خودنگری، نخوت ≠ افتادگی، فروتنی
خرده گرفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. عیبجویی کردن، نکتهگیری کردن ۲. ایرادگرفتن، انتقاد کردن ۳. خردهبینی گرفتن