خاکیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بری، زمینی ۲. افتاده، خاضع، خاک نهاد، خاکسار، درویش، متواضع ۳. به رنگ خاک، خاکیرنگ ۴. خاکآلود، خاکآلوده ۵. خاکزاد ۶. خاکزی ≠ آبی ۷. خاکین ۸. آسفالتنشده (جاده
خرابیفرهنگ مترادف و متضاد۱. نابسامانی، تباهی، تخریب، ویرانی ≠ آبادی ۲. اضمحلال، انهدام، هدم ≠ آباد ۳. فساد ≠ صلاح ۴. عیب، نقص ≠ حسن، کمال ۵. بیخودی، ، سیاهمستی، مستی ≠ هشیاری ۶. بیخودی،
خاکیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بری، زمینی ۲. افتاده، خاضع، خاک نهاد، خاکسار، درویش، متواضع ۳. به رنگ خاک، خاکیرنگ ۴. خاکآلود، خاکآلوده ۵. خاکزاد ۶. خاکزی ≠ آبی ۷. خاکین ۸. آسفالتنشده (جاده
خاکنهادفرهنگ مترادف و متضادافتاده، خاکی، متواضع، خاشع، درویش، خاکسار، فروتن ≠ مغرور، متکبر، پرفیسوافاده
بادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. منسوب به باد ≠ آبی، خاکی، ناری ۲. آغازگر ≠ خاتم ۳. آفریننده، خالق ≠ مخلوق ۴. آغاز، ابتدا، اوان، اول، شروع ≠ انتها، پایان ۵. دایم، همیشه