خریدارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بایع، مشتری ≠ فروشنده ۲. طالب، مشتاق، خواهان، علاقهمند، مشتاق ≠ بیعلاقه، بیزار
خراشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خراش دادن، زخم کردن، مجروح ساختن، مجروح کردن ۲. تراشیدن، زدودن، ستردن، محو کردن ۳. خاریدن ۴. خدشهدار کردن، مخدوش کردن
خراشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خراش دادن، زخم کردن، مجروح ساختن، مجروح کردن ۲. تراشیدن، زدودن، ستردن، محو کردن ۳. خاریدن ۴. خدشهدار کردن، مخدوش کردن