خامهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرشیر، چربی شیر، قیماق، نمشک ۲. قلم، کلک ۳. نخ نتابیده ۴. ابریشمنتابیده، ابریشم خام ۵. توده، تل(ریگ)
خدشهبردارفرهنگ مترادف و متضاد۱. معیوب، ناقص ≠ درست، سالم ۲. لطمهبردار، صدمهپذیر ≠ صدمهناپذیر ۳. مشکوک، شبههناک
خدشهدار شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. لطمه دیدن، آسیب دیدن، صدمه دیدن ۲. معیوب شدن، ناقص گشتن ۳. لکهدار شدن ۴. شبههناک شدن