معنی خباثت | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. بدجنسی، بدسرشتی، بدنهادی، پستفطرتی، پلیدی، شرارت، ۲. بدجنس شدن، بدطینت گشتن، پلیدشدن، ۳. پلیدی، ناپاکی

پستی، خباثت، خبث، دنائت، رذالت، فرومایگی، لئامت

بدذاتی، بدنهادی، خباثت، خبث، خبث طینت، ردائت، شیطنت ≠ نیکنهادی

بدی، بدخواهی، خباثت، رذالت، شیطنت، فتنهانگیزی، فساد ≠ نیکی

۱. بداندیشی، بدکرداری، ۲. حسدورزی، رشکینی ≠ نیکخواهی، خیرخواهی ۳. خباثت، خبث ۴. بدجنسی، بدنهادی ۵. غرضورزی

بدجنسی، بدذاتی، بدسرشتی، بیبتگی، خباثت، خبث، شرارت ≠ پدرآمرزیدگی، پدرداری