خاکستریفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهرنگخاکستر، سربیرنگ، طوسی، خاکستری رنگ، خاکسترگون ۲. آلوده به خاکستر، آغشته بهخاکستر
خاکستریفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهرنگخاکستر، سربیرنگ، طوسی، خاکستری رنگ، خاکسترگون ۲. آلوده به خاکستر، آغشته بهخاکستر
سوختهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آتشگرفته، خاکسترشده ۲. گداخته ۳. محترق ۴. بربادرفته ۵. باخته، ناکام ۶. محنتکشیده، زجرکشیده ۷. شیفته، شیدا، عاشق ۸. سوختهجان، سوختهدل ۹. عطشزده، خشک، بیآب (زم