خانهبراندازفرهنگ مترادف و متضاد۱. ویرانگر، خانهکن، نابودکننده ۲. مسرف، اسرافگر، ولخرج، مبذر، متلف، بادبدست ۳. محبوب، معشوق
خانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرا، منزل، مسکن، دار، بیت ۲. آپارتمان، کاشانه ۳. اتاق، وثاق، حجره ۴. چاردیواری، سرپناه ۵. اقامتگاه، ساختمانمسکونی، ماوا ۶. کلبه، سراچه ۷. آلونک، کوخ ۸. دولتس
خانه گرفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقامت کردن، جا کردن، منزل کردن، مقیم شدن، اقامتگزیدن ۲. اجاره کردن، خریدن (خانه) ۳. لانه ساختن، آشیانه درست کردن
بیتوته کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شبزندهداری کردن، شب نخفتن ≠ خفتن ۲. شب دور از خانه به سر بردن ۳. بیدار ماندن
خانهبهدوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آواره، بیخانمان، بیخانه، خانهبردوش، دربدر، ویلان ≠ سروساماندار، کاخنشین ۲. مستاجر ≠ موجر، خانهدار ۳. مسافر، سیاح ۴. کولی، لولی