خالیفرهنگ مترادف و متضاد۱. پوچ، پوک، تهی ≠ پر، سرشار ۲. تخلیه ۳. آزاد، رها ≠ اشغال ۴. بیسکنه ۵. بلاتصدی، بلامتصدی ۶. بری، عاری، فارغ ۷. صرف، محض ۸. خلوت، خلوتگاه ≠ شلوغ
خالی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تهی کردن، تهی ساختن ۲. تخلیه کردن ≠ بارگیری کردن ۳. خلوت کردن ۴. زدن، سرقت کردن، بهسرقت بردن ۵. شلیک کردن ۶. بیرون ریختن ۷. خانهتکانی کردن
آفریدگارفرهنگ مترادف و متضادآفریننده، الله، ایزد، پروردگار، خالق، خدا، دادار، رب، کردگار، موجد، یزدان ≠ مخلوق
خدافرهنگ مترادف و متضاد۱. آفریدگار، الله، اهورامزدا، ایزد، پروردگار، خالق، خداوند، دادار، رب، کردگار، یزدان ≠ بنده، عبد، مخلوق ۲. سلطان، پادشاه، امیر، خدیو ۳. مالک، صاحب ۴. استاد
مصفافرهنگ مترادف و متضاد۱. باصفا، پاک، خرم، دلگشا، نزه ≠ دلگیر ۲. بیآمیغ، خالص، ناب، زلال ≠ ناخالص، آلوده
پاکفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاکیزه، تمیز، منزه، نزه، نظیف ۲. زکی، مبرا، مقدس، مهذب، ۳. باعفاف، پاکدامن، عفیف، معصوم، نجیب ۴. سترده، منقح ۵. بیغش، خالص، سره، صاف، صافی، محض، ناب ۶. طاهر،
تخلیه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خالی کردن، تهی ساختن ۲. پیاده کردن ≠ بار زدن، بار کردن ۳. بیرون آوردن، بیرون ریختن