معنی خالع | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. افتاده، خاضع، خاکسار، فروتن، متواضع ≠ مغرور، متکبر ۲. خداترس، متقی، پرهیزگار

خاضعانه، فروتنانه، متواضعانه ≠ متکبرانه

افتاده، خاشع، خاکسار، خاکی، فروتن، متواضع ≠ متکبر، مغرور

خاشعانه، فروتنانه، متواضعانه ≠ تکبرآمیز، متکبرانه

۱. نقطهسیاه، نقطه ۲. لکه ۳. نقش (ورقبازی) ۴. خالو، دائی، دایی ≠ عم، عمو ۵. خاله

۱. افتاده، خاضع، خاکسار، فروتن، متواضع ≠ مغرور، متکبر ۲. خداترس، متقی، پرهیزگار

خاضعانه، فروتنانه، متواضعانه ≠ متکبرانه

افتاده، خاشع، خاکسار، خاکی، فروتن، متواضع ≠ متکبر، مغرور

خاشعانه، فروتنانه، متواضعانه ≠ تکبرآمیز، متکبرانه

خاشعانه، درویشانه، فروتنانه، متواضعانه ≠ مغرورانه