خالصفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیآمیغ، بیغش، پاک، رحیق، زبده، ساده، سارا، سره، صاف، صافی، غیرمخلوط، مروق، مصفی، مطلق، ناب، ناپالوده ≠ ناخالص، ناسره ۲. بیشائبه، بیریا ۳. پاک، بیآلایش، ناآلو
خاصفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختصاصی، مختص، مخصوص، ویژه ≠ عام ۲. یگانه، برجسته، اعلا، برگزیده، ممتاز، ۳. ناب، خالص، پاک، پاکیزه، سره ≠ ناسره ۴. اصیل، پاکنژاد، نژاده
معطل ماندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگردان ماندن، بلاتکیف شدن ۲. منتظر ماندن، منتظر شدن ۳. تعطیل شدن، متوقف شدن ۴. بیاستفاده ماندن، بیمصرف ماندن ۵. عاطلماندن، بیکار ماندن ۶. خالی شدن، متروک شد