معنی خاطی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

بزهکار، خطاکار، خلافکار، گناهکار، گنهکار، متخلف، مجرم، مقصر ≠ درستکار، صالح، مصیب

خاطرهها

آسوده، آسودهخاطر، بیتشویش، بیدغدغه، فارغالبال، مطمئن ≠ پریشانخاطر

۱. خارش داشتن، بهخارش افتادن، ۲. خارش کردن

۱. اثر، خواص، فایده ۲. خو، سجیه، صفت، طبیعت، خصال، خصلت، خصیصه ۳. مختصه، ویژگی

۱. خطبهخوان، خطیب، سخنران ۲. خواستار، خواستگار، طالب، خواهان

بزهکار، خاطی، گنهکار، گناهکار، تقصیرکار، خلافکار، مجرم، مخطی، مقصر ≠ درستکار

بزهکار، خاطی، متخلف، تبهکار، مجرم ≠ درستکار

اثیم، خاطی، گناهکار، مجرم، معصیتکار ≠ معصوم

بزهکار، خاطی، خطاکار، تقصیرکار، روسیاه، گناهکار، مجرم، محکوم ≠ بیگناه

بزهکار، تبهکار، خاطی، خطاکار، عاصی، عصیانگر، گناهکار، مجرم، مذنب، مقصر