24 مدخل
تاسفآمیز، حسرتآمیز، غمگنانه، حسرتآلوده، حسرتبار، حسرتناک ≠ مسرتآمیز
اسف، افسوس، اندوه، تاسف، تحسر، دریغ، رشک، غبط، غبطه، غم، لهف
آرزوداشتن، حسرت آوردن، غبطه خوردن، رشکبردن
تاسف داشتن، متاسف بودن، افسوس خوردن، دریغ خوردن
حسگر
حسرت، رشک، غبطه
۱. حسرت، رشک ۲. آرزو، تمنا ۳. سود، فایده، نفع ۴. سرور، شادی