معنی حوزه | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. اقلیم، حیطه، قلمرو، ناحیه ۲. اداره، دایره ۳. مرکز، مقر ۴. جانب، سمت، سو، طرف ۵. مدرسه، مدرسهعلمیه، مکتب

۱. ترهتیزک، رشاد ۲. شیر، حیدر، ضیغم، صفدر، اسد، ضرغام، ارسلان، هژبر

۱. مربوط به حوزه ۲. مکتبی ≠ دانشگاهی، آکادمیکی

اطراف، پیرامون، حوالی، دوروبر، شهرک

شهرکنشین

۱. مربوط به حوزه ۲. مکتبی ≠ دانشگاهی، آکادمیکی

چهارچوب، حوزه، شمول، قلمرو، کادر، محدوده، محوطه، پهنه، میدان، گستره

ارض، بوم، حوزه، حیطه، خاک، خطه، سامان، سرزمین، کشور، مرز، مرزوبوم، ملک، ملکت، مملکت، ناحیه

۱. هوا ۲. بوموبر، حوزه، زمین، سرزمین، کشور، مرزوبوم، مملکت، ولایت

اطراف، اکناف، حدود، حوزه، خطه، کرانهها