معنی حنذ | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. آزموده، استاد، باتجربه، پخته، چیرهدست، تیزهوش، زبردست، زیرک ۲. کارآزموده، کاردان، ماهر، مجرب ≠ بیتجربه، ناآزموده

۱. آفرین، خنکا، خوشا، زهی، نیکا ۲. چهخوش، چهنیکو

استادی، تبحر، چیرهدستی، پختگی، آزمودگی، خبرگی، زیرکی، مهارت ≠ بیتجربگی، خامی

۱. اجتناب، احتراز، کنارهگیری ۲. احتیاط، حزم ۳. امساک، پرهیز، دوری ۴. بیم، ترس، هراس

پرهیز کردن، اجتناب کردن، دوری گزیدن، احتراز کردن، دوری کردن

حبذا، خنکا، خوشا ≠ وای، بد

پروا، حذر، حزم، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، مالاندیشی، مبالات، ملاحظه، هشیاری ≠ بیپروایی

آزموده، حاذق، خبره، کارآزموده، کاردان، کهنهکار، مجرب ≠ بیتجربه، تازهکار

۱. حبذا، خوشا، نیکا ≠ بدا، وای ۲. خنکی، خوشی

باتجربه، حاذق، خبره، قابل، کارآمد، کاردان، کارکشته، مجرب ≠ بیتجربه، تازهکار