حادفرهنگ مترادف و متضاد۱. بحرانی، خطرناک، وخیم ۲. شدید، تند، سخت ۳. مهلک، بران، تند، تیز، بغرنج، دشوار، شاق، غامض، مشکل ۴. برا، قاطع ≠ آسان، سهل، کند
حاد شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وخیمشدن، خطیر شدن، خطرناک شدن، بحرانی شدن ۲. شدت یافتن، شدید شدن ۳. بغرنج شدن، پیچیده شدن، غامض شدن ۴. دشوار گشتن، مشکل شدن
حامدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثناخوان، ثناگو، ستایشگر، ستاینده، مداح، مدیحهسرا ≠ هجاگو ۲. سپاسگزار ≠ ناسپاس
حدفرهنگ مترادف و متضاد۱. کرانه، مرز، کنار ۲. نهایت، انتها ۳. اندازه، مقدار، مقیاس، میزان، نصاب ۴. درجه، رتبه، مقام، منزلت ۵. شمار ۶. سامان، اقلیم، سرزمین، زمین ۷. زمین ۸. تعزیر، مجاز
سپاسفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثنا، حمد، ستایش ۲. درود، ۳. امتنان، تشکر، حقشناسی، شکر، قدردانی، منت، شکرگزاری ≠ کفران، ناشکری
تحمیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستایش، ثناگویی، سپاسگویی ۲. ثنا گفتن، حمد کردن، ستایش کردن، ستودن ۳. پسندیدن
ثنافرهنگ مترادف و متضاد۱. تحسین، تمجید، حمد، سپاس، ستایش، مدح، مدیح، مدیحه، منقبت ۲. تحیت، درود ۳. سپاس، شکر ۴. دعا، ذکر ۵. ذکرجمیل، ذکرخیر ≠ قدح، هجا، هجو
ستایشفرهنگ مترادف و متضادآفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا، منقبت ≠ قدح، نکوهش