27 مدخل
تناسخی مذهب، حلولگرا، حلولیه
اکتسابی ≠ حضوری
حلالبودی، بخشش، عفوطلبی، بحلخواهی
۱. تناسخ ۲. طلوع، ظهور ۳. تراوش، رسوخ، نفود ۴. فرا رسیدن، آغازشدن
فرود آمدن، وارد شدن
۱. تفهیم، خاطرنشان ۲. متوجه، ملتفت ۳. آراسته، متحلی مزین ۴. کنونی، فعلی
حلولکننده، جایگیرنده، واردشونده
حلوایی، شیرینیپز، قناد
۱. حلالی، روایی ۲. حلالبودی ۳. بخششخواهی، بخششطلبی، مغفرتخواهی، حلالیت
حلواساز، حلوایی، شکرریز، شیرینیپز، شیرینیفروش
حلوا، حلوای لاری