حقفرهنگ مترادف و متضاد۱. آفریدگار، الله، باریتعالی، پروردگار، خدا ۲. حقیقت، راستی، صدق، واقع ۳. درست، راست، روا، واقعی ۴. انصاف، عدل، قسط، منصفت، داد ۵. عادلانه ۶. سزا، نصیب ≠ خطا، ن
حق داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. محقبودن، سزاوار بودن، مستحق بودن ۲. درخوربودن، شایسته بودن ۳. راست گفتن، درستگفتن ۴. منطقی برخورد کردن
راستفرهنگ مترادف و متضاد۱. حق، درست، صائب، صحیح، صدق، صواب ۲. سهی، شق ۳. مستقیم ۴. مستوی ۵. یمین ۶. امین، صدیق ≠ غلط، نادرست ۷. ناراست ۸. کج ۹. ناصاف ۱۰. یسار ۱۱. نادرست ≠ ناراست
هودهفرهنگ مترادف و متضاد۱. حق، درستی، راستی ۲. کجاوه، محمل، هودج ۳. بهره، سود، فایده ≠ ناحق، ۴. بیهوده