حرجفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزه، تقصیر، جرم، گناه ۲. تنگی، ضیق، فشار، مضیقه ۳. اعتراض، باک ۴. درماندگی ۵. دلتنگی ۶. پرهیز، مسئولیت، تلطیف
حشرفرهنگ مترادف و متضاد۱. رستاخیز، رستخیز، قیامت، نشور ۲. معاد، برانگیختن، بعث ۳. آمیزش، انس، معاشرت، همنشینی ≠ نشر
بعثفرهنگ مترادف و متضاد۱. حشر، معاد، نشوز ۲. رستاخیز، قیامت ۳. برانگیختگی ۴. برانگیختن ۵. فرستادن ۶. زنده کردن (مردگان)
هامهفرهنگ مترادف و متضاد۱. حشره ۲. خزنده ۳. تارک، چکاد، سر، فرقسر، کاسهسر، هباک ۴. رئیس، سرکرده ۵. جماعت، جمعیت، گروه، مردم ۶. اسب، باره
رستاخیزفرهنگ مترادف و متضاد۱. آخرت، حشر، عقبا، عقبی، غاشیه، قارعه، قیامت، محشر، معاد، نشور ۲. بعث، بیداری، جنبش، قیام