64 مدخل
۱. مربوطبه حس ۲. محسوس ≠ معقول
۱. زندانی ۲. محبوس ≠ آزاد
تا، تا اینکه، حتا، ولو، هم
۱. ادراک، دریافت، درک ۲. احساس، عاطفه ۳. حساسیت
احساس کردن، در یافتن، درک کردن، بو بردن
۱. عقلایی ۲. عقلی ≠ غیرمنطقی ۳. حسی
حسن، خوشگلی، زیبایی، صباحت، قشنگی، نیکویی، وجاهت ≠ بدگلی، بدمنظری
حسد، حسدورزی، رشک، رشکینی، غبطه
حسادت کردن، حسد ورزیدن، رشک بردن، حسادتورزیدن
حسن شهرت، شهرت، معروفیت، مقبولیت عام، وجاهت ملی