معنی حسی | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. مربوطبه حس ۲. محسوس ≠ معقول

۱. کافی ۲. محاسب ۳. والا گهر ≠ بدنژاد ۴. بزرگمنش، بزرگوار ۵. فاضل، باکمال ۶. دادوستد، معامله ۷. شمار، شماره

تکیه

بندمویه، شعر زندان ≠ غزل، ساقینامه

سرگشته، سرگردان، حیران

۱. حائز، دارا، دربردارنده، واجد ۲. جامع ≠ فاقد

حسیب، شریفالنسب، شریفنسب، نجیبزاده، نسیب، والاتبار، والاگهر

حسیب، شریفنسب، نجیبزاده، نسیب، والاگهر، والاتبار

تکیهها، حسینیهها، مکانهای عزاداری، تعزیهخانه

۱. حسیب، کاسب ۲. مقتصد ۳. منطقی ≠ غیرمنطقی ۴. حسابدان ۵. شمارشگر، محاسب ۶. زرنگ، سودجو ≠ ولخرج ۷. محتاط، دوراندیش

۱. عقلایی ۲. عقلی ≠ غیرمنطقی ۳. حسی