18 مدخل
محاسبهگری، محاسبی، شغل حسابدار
حسابدان، محاسب، محاسبهگر
۱. اهل حساب، منطقی، قانوندان ۲. کارشناسحسابداری
حسابتراشی، سندسازی
۱. دوراندیشی، حزم، احتیاط ۲. سودجویی، منفعتطلبی
۱. احتساب، ارزیابی، حسابداری، شمارش ۲. حساب کردن، شمردن
آمارگر، حسابدار، شمارنده
۱. مباشر ۲. حسابدار، محاسب، کارپرداز
حجابدار، متحجب، نقابدار ≠ بیحجاب