معنی حزیز | واژه یاب

جست‌وجوی هم‌آوا

پستی، فرود، قعر، نشیب ≠ اوج

۱. بهرهمند، بهرهور، متمتع ≠ بیبهره ۲. کامروا، کامیاب، محظوظ ≠ ناکام، ناکامروا

۱. حائز، دارا، دربردارنده، واجد ۲. جامع ≠ فاقد

۱. اندوهگین، غمناک، غمانگیز ۲. حزنآور، حزنانگیز ≠ شاد، مشعوف ۳. غمین، محزون، متاسف، محزون، مغموم، ملول، نژند

۱. جا، محل، مکان ۲. کرانه

حزین، دلآزرده، دلتنگ، دلگیر، غمگین، ملول ≠ پرنشاط، زندهدل

حایز، دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، محتوی، مشتمل، جامع

حزین، محزون، حزنآلوده، غمآلود، حزنآمیز ≠ سرورآمیز، طربانگیز

اندوهگسار، حزین، غمگسار، محزون، مغموم، ملول

اندوهگین، حزین، غمزده، غمگین، گرفته، محزون، مغموم، ناخوشدل، ناکام ≠ شاد