حربفرهنگ مترادف و متضادآرزم، جدال، جنگ، دعوا، رزم، ستیزه، کارزار، محاربه، مواقعه، نبرد ≠ آشتی، سازش، صلح، مصالحه
ملاحظهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بررسی، دید، نظر، نگرش ۲. احتیاط، حزم، دوراندیشی، رعایت، مراعات ۳. اعتنا، امعان، پاس، پروا، توجه، محابا، التفات، مراقبت، عنایت ۴. بررسی کردن، توجه کردن، التفا
میلفرهنگ مترادف و متضادآرزو، آهنگ، اشتیاق، التفات، انحراف، تلنگ، تمایل، توجه، حب، خواست، کام، خواست، خواهش، داعیه، رغبت، شهوت، علاقه، عنایت، قصد، گرایش، محبت، مشیت، نیت، هوس، هوی ≠ بی
پارتیفرهنگ مترادف و متضاد۱. جمعیت، حزب، دسته، فرقه، گروه ۲. جشن، شبنشینی ۳. پشتیبان، حامی، طرفدار، طرفگیر، هواخواه، هوادار ۴. بخش، قسمت ۵. قومپارت ≠
باندفرهنگ مترادف و متضاد۱. جماعت، جمعیت، جوخه، حزب، دسته، گروه، هیات ۲. خطسیر، گذرگاه، ۳. فرودگاه، مطار ۴. نوار، رشته، لفافه ۵. موجرادیو، طول موج ۶. هر یک از بلندگوهایسیستم صوتیتصویری