معنی حریش | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

سخندان، سخنشناس، نقاد

نصیحتپذیر، پندپذیر، حرفگوشکن، مطیع، فرمانبردار، پندنیوش ≠ حرف نشنو، نصیحتناپذیر، خودسر

پندپذیری، نصیحتپذیری، پندنیوشی

آزادمنشی، آزادگی، آزادی، آزادمردی، آزادهخویی، حمیت، رادی، وارستگی ≠ بردگی

آزادیخواهی، آزادیطلبی، حریتطلبی

آزادگی، حریت، وارستگی

تابع، حرفشنو، رام، مطیع، منقاد

۱. جوانمردی، حریت، حمیت، فتوت، مردانگی ۲. بخشنده، کریم ۳. دلاوری، شجاعت ۴. افتاده، ساقط ≠ ناجوانمردی

آزادمنشی، اختیار، اصالت، جوانمردی، حریت، وارستگی ≠ اسارت، بندگی

خودسر، سرکش، لجوج، نافرمان، یکدنده ≠ حرفشنو