حرکتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحرک، تکان، جنبش ≠ سکون ۲. قیام، نهضت ≠ رفرم ۳. رحلت، کوچ ≠ اقامت ۴. عزیمت ۵. سیر، گردش ۶. اهتزاز، نوسان ۷. رفتار، عمل ۸. وول ≠ سکون
حرکت دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکان دادن، جنباندن، به حرکت درآوردن ۲. جابهجا کردن ۳. کوچاندن، کوچ دادن ۴. تحریک کردن، فعال کردن
حرکت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جنبیدن، تکان خوردن، وول خوردن ≠ ساکنشدن ۲. کوچ کردن، کوچیدن، جابهجا شدن، نقلمکان کردن ≠ ماندن ۳. به راه افتادن، رهسپارشدن، عزیمت کردن ۴. فعال شدن، تحرکداشتن
مکانیکفرهنگ مترادف و متضاد۱. میکانیک، مکانیستن، تعمیرکار اتومبیل و ماشین ۲. علمبررسی نیرو و انرژی و حرکت
موج زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مواجشدن، پرموج شدن، موجدار شدن ۲. به تلاطمدرآمدن ۳. سرشار شدن ۴. حرکت پرخروش وانبوه جمعیت
چرخاندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به حرکت درآوردن، به دور خود گرداندن، وادار به چرخیدن کردن، چرخانیدن، چرخ دادن ۲. به جریانانداختن ۳. اداره کردن ۴. کنترل کردن، مهار کردن