حرقتفرهنگ مترادف و متضاد۱. سوختگی، سوز، سوزش ۲. سوختن ۳. حرارت، دما، گرمی ≠ سرما ۴. شوروشوق، عشقوعلاقه
حاقفرهنگ مترادف و متضاد۱. وسط، میان، مرکز ≠ انتها ۲. حقیقت موضوع، حقیقت امر، واقع مطلب ۳. کامل ≠ ناقص
سوختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آتشگرفتن، شعلهورشدن، مشتعلشدن ۲. احتراق، حریق ۳. حرق ۴. باختن، خطا کردن، فول کردن ۵. عذاب کشیدن، زجر کشیدن ۶. ملتهب شدن، تاول زدن ۷. افروخته بودن، روشن بودن