معنی حرب | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

آرزم، جدال، جنگ، دعوا، رزم، ستیزه، کارزار، محاربه، مواقعه، نبرد ≠ آشتی، سازش، صلح، مصالحه

۱. فرار، گریز ۲. گریختن

آفتابپرست، حرذون، سوسمار

چلپاسه، رزمگاه، میدان، میدان جنگ، نبردگاه ≠ بزمگاه

۱. اسلحه، جنگافزار، سلاح ۲. بهانه، دستاویز، مستمسک ۳. ابزاررویارویی

۱. جنگاور، جنگجوی، جنگنده، رزمآرا ۲. جنگی، رزمی ≠ بزمی

۱. دامگستر، شکارچی ≠ شکار، صید ۲. جادوگر ۳. تار

حربگاه، رزمگه، عرصه، میدان

۱. حربا، سوسمار ۲. کافر، مشرک ۳. گبر، مجوس ۴. آذرگون، آذریون ۵. آفتابگردان

جنگجو، حربی، دلاور، دلیر، رزمنده، سپاهی، شجاع، مبارز، محارب، نبرده