حاجتفرهنگ مترادف و متضاد۱. احتیاج، ارب، دربایست، درخواست، ضرورت، غایت، نهمت، نیاز، نیازمندی ۲. آرزو، امید، مراد، مقصود
چوب زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به چوببستن، کتک زدن، ترکه زدن، فلک کردن، به فلکبستن، چوبکاری کردن ۲. حراج کردن، تعیین کردن، قیمت گذاشتن (در حراجی)