معنی حذور | واژه یاب

جست‌وجوی هم‌آوا

۱. ظهور، وجود ≠ غیبت ۲. آستان، پیشگاه، خدمت، درگاه ۳. جلوت ≠ خلوت ۴. تشریف ۵. روبرو، محضر، نزد ۶. جلوه، نمود ۷. توجه، تمرکز ≠ تفرقه

حاضرشدن، آمدن، شرکت کردن

حضوری، درحضور، روبهرو ≠ غیاباً

۱. اجتناب، احتراز، کنارهگیری ۲. احتیاط، حزم ۳. امساک، پرهیز، دوری ۴. بیم، ترس، هراس

پرهیز کردن، اجتناب کردن، دوری گزیدن، احتراز کردن، دوری کردن

۱. گرما، حرارت ≠ سرما ۲. آتش، آذر ۳. آتشباد، بادگرم، تشباد ≠ سوز، سموم

۱. حاضربودن، حضور یافتن، آمدن ≠ غایب بودن ۲. شرکت کردن

پروا، حذر، حزم، دوراندیشی، عاقبتاندیشی، مالاندیشی، مبالات، ملاحظه، هشیاری ≠ بیپروایی

۱. حضورداشتن ۲. بودن، هستن ۳. شرفیاب شدن

۱. حضور، ظهور ۲. خودنمایی، نمایش، نمود، وانمود ۳. تلالو، جلال، حشمت، رونق، شکوه ۴. آراستن

۱. حضورذهن ۲. بذلهگویی