حذاقتفرهنگ مترادف و متضاداستادی، تبحر، چیرهدستی، پختگی، آزمودگی، خبرگی، زیرکی، مهارت ≠ بیتجربگی، خامی
پختگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزمودگی، حذاقت، سنجیدگی، فهمیدگی، کمال ۲. رسایی، نضج ۳. احتیاط، حزم، دوراندیشی ≠ خامی
خبرگیفرهنگ مترادف و متضاداستادی، اهلیت، بصیرت، تجربه، تسلط، حذاقت، زبردستی، کارشناسی، مهارت ≠ ناآزمودگی
استادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آموزگاری، معلمی ۲. تبحر، حذاقت، خبرگی، مهارت ۳. تردستی، چیرهدستی، زیرکی ≠ شاگردی، ناشیگری
کاردانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزمودگی، استادی، بصیرت، تخصص، حذاقت، خبرگی، کارآیی، کارآزمودگی، مهارت، وقوف ۲. فوقدیپلم ≠ بیتجربگی
مهارتفرهنگ مترادف و متضاداحاطه، استادی، تبحر، تردستی، ترفند، تسلط، چالاکی، چربدستی، چستی، حذاقت، خبرگی، زبردستی، سررشته، فراست، ماهری، چیرهدستی، کاردانی