حدوثفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیدایش، نوپیدایی، نوظهوری ≠ قدم ۲. وقوع ۳. اتفاق افتادن، روی دادن ۴. به وجود آمدن، حادث شدن، پدیدآمدن، ایجاد شدن
حدودحدودفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثغور، کرانهها، مرزها ۲. حوالی، پیرامون، حولوحوش، قریب ۳. سامان، قلمرو، محدوده ۴. اندازهها، مقادیر ۵. اندازه، مقدار ۶. حدها ۷. مناطق، سرزمینها، نواحی ۸. تعاری
حدفرهنگ مترادف و متضاد۱. کرانه، مرز، کنار ۲. نهایت، انتها ۳. اندازه، مقدار، مقیاس، میزان، نصاب ۴. درجه، رتبه، مقام، منزلت ۵. شمار ۶. سامان، اقلیم، سرزمین، زمین ۷. زمین ۸. تعزیر، مجاز
اندازهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیمانه، تعداد، حد، شمار، کیل، معیار، مقدار، مقیاس، میزان، وزن ۲. پایگاه، پایه، قدر، مرتبه، مکانت، منزلت ۳. قطع ۴. معادل
سامانفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطه، سو، قلمرو، کران، مرز، حد، سرحد، ناحیه، منطقه ۲. ابزار، اثاث، اسباب، وسایل ۳. انتظام، ترتیب، نظام، نظم ۴. خانمان، ماوا، محل، مقام، مکان، منزل ۵. کالا، مت
مقیاسفرهنگ مترادف و متضاد۱. قاعده، معیار، ملاک ۲. اندازه، تعداد، حد، مقدار، میزان ۳. واحد ۴. نمونه ۵. اشل
بالافرهنگ مترادف و متضاد۱. اوج، راس، زبر، سر، صدر، علو، فراز، فوق ≠ پایین، زیر، فرود ۲. مافوق ۳. قامت، قد، هیکل ۴. بلندا، بلندی ۵. عرشه ۶. بلند، رفیع ۷. والا ۸. صدر ۹. زیاد، گران، بیش