حدسفرهنگ مترادف و متضاد۱. تخمین، فرض، گمان، گمانه ≠ یقین ۲. مرغوا، نفوس ≠ مروا ۳. زعم، عقیده، نظریه ≠ اندیشه، فکر ۴. بهفراست دریافتن، گمان بردن
حدثفرهنگ مترادف و متضاد۱. تازه، نو ≠ کهنه ۲. برنا، نوباوه، نوجوان، نوخاسته ≠ پیر ۳. غایط، فضله، نجاست ۴. مبطل، باطلکننده
حدس زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پنداشتن، بهقرائن در یافتن، در یافتن، گمان بردن، احتمالدادن، ظن بردن ۲. برآورد کردن، تخمین زدن، گمانه زدن