هجوفرهنگ مترادف و متضاد۱. سخریه، مسخره، هجا، هجویه، هزل ۲. بیهوده، پوچ، مبتذل، مزخرف، مهمل ۳. نامربوط
حجفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیارت، زیارتکعبه ۲. آهنگ، حرکت، قصد ۳. آهنگ کردن، قصد کردن ۴. به زیارت رفتن ۵. با دلیل غلبه کردن
حجابفرهنگ مترادف و متضاد۱. برقع، پوشش، جلباب، چارقد، چارق، چاروق، روسری، رویبند، ستر، مقصوره، نقاب ۲. پرده، غشا ۳. حایل