28 مدخل
تا، تا اینکه، حتا، ولو، هم
سرگشته، سرگردان، حیران
۱. حائز، دارا، دربردارنده، واجد ۲. جامع ≠ فاقد
بینماز، قاعده، دشتان ≠ جنب
۱. رادع، فاصل، مانع ۲. پرده، جلباب، حجاب ۳. جداکننده ۴. جانب ۵. شایسته
واسطه شدن، حایل گشتن، فاصله شدن
اگرچه، حتی، هرچند
بازهم، باز، حتی، نیز، همچنین
حایز، دربردارنده، دربرگیرنده، شامل، محتوی، مشتمل، جامع
حبیب، دوست، رفیق، محب، ولی، یار ≠ عدو