حبسفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازداشتگاه، زندان، سجن، حبسگاه، سیاهچال، محبس ۲. بازداشت، توقیف، زندانی، گرفتار، محبوس، مقید ۳. اسارت، دستاق، گرفتاری ۴. بند، ضبط، نگهداری ۵. بازداشتن ۶. توق
دانشمندفرهنگ مترادف و متضادحبر، حبل، حکیم، خردمند، دانا، دانشور، عارف، عالم، علامه، فاضل، فرجاد، فرهیخته، فقیه، لبیب، متبحر، محقق، مطلع ≠ ناپارسا