حالی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. فهماندن، تفهیم کردن، متوجه ساختن، ملتفت کردن، آگاه ساختن ≠ حالی شدن ۲. ادب کردن، آدم کردن
حالی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. فهماندن، تفهیم کردن، متوجه ساختن، ملتفت کردن، آگاه ساختن ≠ حالی شدن ۲. ادب کردن، آدم کردن
متوجه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگاه کردن، فهماندن، هشیار ساختن، حالی کردن، متوجه ساختن ۲. متمرکز ساختن، معطوف کردن، معطوف ساختن